چهار ماهگی
سلام عزیز دلم بعد از یه غیبت یک ماهه اومدم که واست بنویسم این ماه سر مامانی خیلییییییییی شلوغ بود کلی کار داشتم و اصلا نفهمیدم که اسفند چه جوری تموم شد. سخت ترین و وقت گیر ترین کار خونه تکونی بود چون شما خانم خانما دست و پای مامانو بسته بودی ولی در نهایت بابایی دو روز مرخصی گرفت و کارارو با کمک همدیگه تموم کردیم دو روز دیگه به عید مونده و هنوز خریدامونو کامل انجام ندادیم. امروز صبح که فرصت داشتیم تصمیم گرفتیم بریم واکسن 4 ماهگیت رو بزنیم ولی خانم دکتر گفت زودتر حتی اگه یه روز هم باشه نمیشه زد ولی دیرتر اشکالی نداره ما هم تصمیم گرفتیم 5 فروردین ببریمت که دیگه تو روزای اول عید هم خدایی نکرده به خاطر واکسن ناخوش احوال نباشی. وزنت شده 5500...
نویسنده :
مامی مائده
23:05